محل تبلیغات شما

عمیقا حس دوست نداشته شدن می کنم :(

و البته حق دارن بقیه منو دوست نداشته باشن :(

من  که هیچ چیز خوبی ندارم 

+تنها جاییی که راحتم اینجاست که میتونم بنویسم :)

عاشق  نوشتنم 

+Mn asabm khord mishe yki hy fgha mige salam chtori salam chtori

بله و من یه موجود اعصاب خورد کن هستم که تنوعی توی حرفاش نداره :(((

+ میدونی کاملا حق با طرف مقابله و میدونم راست میگه 

من تقریبا هر روز یکی  دوتا مطلب علمی یا روانشناسی میخونم 

اما خب  این  حرفا واسه کی جذابه ؟

+ علاقه من بهش  یه  انسان فراری از ادبیات و شعر را کتاب خون کرد 

من معروف بودم به اینکه که سر کلاس ادبیات مسئله فیزیک حل میکنم

چیزایی که  اون دوست داشت نا خودآگاه یا خودآگاه  منم سعی کردم دوست داشته باشم

اوندفعه ای(مال چند ماهه پیشه )  رفتم مغازه توی بستی ها دنبال بدون کاکائوش بودم :|

چی بگم دیگه ؟ من درونی ترین حرفام و احساسام را بی پرده بهش میگفتم 

از نشونه های دوست داشتن فکر کنم همینه

اما راستش  الان حس میکنم دوست داشته نمیشم 


+ برای من که نمیدونم چی بگم که باحال باشه

اینکه اون حرف زدن را شروع کنه خیلی کمک کننده بوده

اوندفعه ایی مثلا پیشنهاد بازی داد چقدر خوب بود :) میتونم بگم از بهترین خاطره هام اون شب بود :) 

یا اوندفعه ایی در مورد تم گوشیش حرف میزد 

اینا شاید چیزای کوچیکی باشن اما این حسو میدن که دوستت داره یا براش اهمیت داری   که داره این چیزا را به تو میگه


وقتی میگه خبری نیست 

یعنی  من اونقدری ارزش ندارم که بتونه حرف دلش را بهم بزنه 

و من حس دوست نداشته شدن میکنم.

ساده است نه ؟








مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها